داستانک طنز

  بعد از به هوش آمدن برای بهبود کامل خانم تصمیم گرفت که در

بیمارستان باقی بماند. چون به زندگی بیشتر امیدوار بود، چند عمل

زیبایی انجام داد. جراحی پلاستیک، لیپساکشن، جراحی بینی، جراحی

ابرو و … او حتی رنگ موی خود را تغییر داد. خلاصه از یک خانم میان

سال به یک خانم جوان تبدیل شد! بعد از آخرین جراحی او از بیمارستان

مرخص شد. وقتی برای عریمت به خانه داشت از خیابان عبور می کرد،

با یک آمبولانس تصادف کرد و مرد!!! وقتی با فرشته مرگ روبرو شد بهش

گفت: من فکر کردم که گفتی ۴۰ سال و اندی بعد مرگ من فرا می رسه؟

چرا من رو از جلوی آمبولانس نکشیدی کنار؟ چرا من مردم؟ 
… 
… 
… 
… 
فرشته پاسخ داد؛ ببخشید، وقتی داشتی از خیابون رد می شدی

نشناختمت 


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







تاريخ : برچسب:, | | نویسنده : awaiting |
  • آسمان
  • سبزک